پرش به محتوا

اعتمادالسلطنه؛ ترجمه و تجدد

••آنلاین••
اعتمادالسلطنه؛ ترجمه و تجدد
با فرزانه ابراهیم‌زاده

محمدحسن‌خان اعتمادالسلطنه پسر علیخان حاجب‌الدوله و نوه حسن خان مقدم مراغه‌ای بی‌تردید یکی از خاکستری‌ترین و تاثیرگذارترین چهره‌های نیمه دوم سلطنت قاجاریان است. او از نخستین گروه دانش‌آموزان مدرسه دارلفنون بود که به همت امیرکبیر راه‌اندازی شد. اعتمادالسلطنه بنا به گزارشهای روزنامه «وقایع اتفاقیه» یکی از شاگردان ساعی و شاخص مدرسه بود و بارها به خاطر پاسخهای درست در درس‌ها از دست شاه جایزه گرفته بود. او در سن ۱۲ سالگی به عنوان وکیل نظام منسوب شد و در ۱۹ سالگی به رتبه سرهنگی نائل شد و در سال ۱۲۸۰ (برابر با ۱۲۴۲ شمسی) در حالی که ۲۴ ساله بود به عنوان نماینده نظامی ایران در سفارت ایران در پاریس منسوب شد و زیر دست امیرنظام گروسی در آمد. این حضور باعث شد تا او به تکمیل زبان فرانسه خود بپردازد. اعتمادالسلطنه در فرانسه همچنین با چاپ و نشر و روزنامه‌نگاری آشنا شد و بعد از چهار سال که به ایران بازگشت به عنوان مترجم اختصاصی ناصرالدین‌شاه منسوب شد. یکی دو سال بعد، او به عنوان رئیس روزنامه رسمی، رئیس دالترجمه رسمی و بعدها ریاست دارالتألیف و در نهایت در سال ۱۳۰۴ قمری، با لقب اعتمادالسلطنه به وزارت انطباعات منسوب شد. وزارتی که از دید خود او وزارت معجولی بود. آن‌چه اهمیت حضور او در تاریخ را بیشتر می‌کند، نزدیکی‌اش با ناصرالدین‌شاه بود. نزدیکی که باعث می‌شد او هر روز به ملاقات شاه برود و برای او کتاب و روزنامه بخواند. او هم مانند پدرش بسیار مورد اعتماد شاه بود و در مقابل آن بسیار راحت با او صحبت می‌کرد. اما او بیشتر صراحت لهجه‌اش را در روزنامه خاطراتش به خرج داده است؛ کتابی که با وجود ایرادهایی که در بخشهایی از آن بر بی‌طرفی اعتمادالسلطنه می‌گیرند، بی‌تردید یکی از مهمترین متون تاریخی دوران قاجار است که می‌توان اتفاقات بیست سال آخر دوران ناصرالدین‌شاه را به روشنی در آن دید. اعتمادالسلطنه مردی پر کار و علاقه‌مند به تحقیق بود و در مدت سالها ریاست بر دارالترجمه آثار ادبی مهمی به فارسی ترجمه شد. او گزارش روند کار را به شاه می‌داد. همچنین، به تاریخ‌نگاری نیز علاقه‌مند بود و آثار متعددی در زمینه ثبت تاریخ، هم تألیف هم ترجمه یا منتشر کرد. اما بی‌تردید مهمترین وجه زندگی او وجه روزنامه‌نگاري‌اش بود. وجهی که قلمش را چنان روان کرده بود که در خاطرات و کتابهای تألیفی‌اش مثل مرأت‌البلدان نیز می‌توان آن را مشاهده کرد. اما در مقابل حضور طولانی‌اش در روزنامه وقایع اتفاقیه و بعدها دولت علیه ایران و روزنامه دولتی که بنیان‌گذار سنت روزنامه‌نگاری مدرن در ایران بود، اعتمادالسلطنه را یکی از بانیان ممیزی هم می‌دانند. ممیزی که در سالهای بعدی با مشروطه و تصویب قانون مطبوعات رنگ جدی‌تری گرفت. نقشی که شاید بیشتر باید به آن پرداخت. پاسخ به این سوالات که تاثیر اعتمادالسطنه در تاریخ ایران بخصوص روزنامه‌نگاری و نقش او در روایت تاریخ دوران ناصری نکاتی است که در این بحث‌گفتار قرار است به آنها بپردازیم.

زمان:سه‌شنبه، ۲ آذر ۱۴۰۰
ساعت ۱۸ تا ۲۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *