••آنلاین••
شبیهخوانی، ایدئولوژی و درام
با عرفان ناظر
اگرچه شبیهخوانی، در ساحت آیینیاش، خوانشی است از برای تشبه و تقرب به امر قدسی؛ و خود را بر مبنای جدال خیر و شر، که بنیادی متافیزیکی و اخلاقی است، نمایان میسازد؛ اما هیچگاه جدای از ایدئولوژی نبوده است؛ چه پیش از دورۀ جدید ایران، که روند طبیعی خود را سپری میکرد و فرمی بود برای تحقق لوگوس یا دئنای ایران؛ و چه پس از این دوره. در دورۀ جدید اما، شبیهخوانی با درام، که از بنیاد پدیداری متجدد و سیاسی بود، آمیخته شد و کارکردی دیگرگون به خود گرفت. آن قهرمان شهیدشوندهای که تنها به خاطر قرب به امر قدسی عمل میکرد، اکنون نه در ساخت قبیلهای بلکه در ساخت پیچیدۀ جامعه و فکر مدرن قرار میگیرد و حال، در چنین وضعیتی باید کنش خویش را در بستر تاریخ جدید انجام دهد. قدیم در جدید رخ میدهد و این امر به واسطۀ ایدئولوژی و در بستر درام محقق میشود. این ایدئولوژی دیگر در معنای تحقق و انکشاف ایده در عقلانیت سنتی نیست، بلکه به حکم گفتمانهای غالب در دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ خورشیدی، و به حکم تمایل به بنیادگراییهای چپ و اسلامی، معنایی دیگر به خود گرفته است. اگر این مفروضات را در نظر داشته باشیم، حال پرسش این است که واسطهای به نام ایدئولوژی چرا و چگونه امر قدیم شبیهخوانی را در امر جدید درام پدیدار میسازد؟
زمان: دوشنبه، ۱۴ شهریور
ساعت ۱۸ تا ۲۰
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.