آموزش ناداستان خلاق، یکی از اولین پروژههایی است که موسسهی خوانش تعریف کرد و در چهار سال گذشته (یعنی از ابتدای سال ۹۶ تا به حال) تلاش کرد به مرزهای آن دست پیدا کند. میگویم مرز، چون رفتن به سراغ آموزش در این حوزه، لاجرم به زمینههای نظری و عملی محکمی نیازمند است تا بشود بر اساس آنها نقشهی راهی ترسیم کرد. واقعیت این است که بستر شناخت مبانی ناداستان خلاق -که بناچار از طریق ترجمه باید به ما برسد- هنوز در حال شکلگیریست و ناشران کتابهای این حوزه، بیشتر مایلند نمونههای ناداستان خلاق را منتشر کنند تا به بحثهای نظری و اساسی مربوط به آن بپردازند.
موسسهی خوانش از سال ۹۶ تا کنون با برگزاری کارگاههای جستارنویسی، کارگاه فیلمجستار، تولید محتوا و ترجمه در سایت مجلهی خوانش، ایجاد مدرسهی ناداستان، پادکست رادیو جستار و در نهایت برگزاری جایزهی جستار، در کنار مجموعههای دیگری که در این حوزه در ایران کار میکردند، تلاش کرد تا از بین گونههای مختلف ناداستان خلاق، به شناساندن جستار و ارتقای سطح ادبی و تکنیکی این فرم نوشتاری جذاب کمک کند.
جایزهی جستار قرار است صدای نویسندههایی باشد که بسیار مشتاقاند تجربههای زیستهشان را در قالب این فرم ادبی بنویسند؛ نویسندههایی که پایگاهی برای چاپ آثارشان ندارند و برای نشریاتی که در این حوزه اثر چاپ میکنند، ناشناختهاند.
از این جهت، شاید این جایزه، بهانهای باشد هم برای ثبت روایتهای شخصی منحصربهفرد و هم برای کشف استعدادهایی که میتوانند جستارنویسهای آینده باشند.
سال پیش این جایزه با موضوع مدرسه برگزار شد. از همان ابتدای انتشار فراخوان خیلیها معتقد بودند چنین جایزهای نباید موضوع میداشت… خیلیهای دیگر بر این باور بودند که موضوعمند کردن میتواند کار داوری و در نهایت انتخاب اثر برگزیده را راحتتر کند.
این شد که دورهی دوم جایزه را در دو بخش برگزار کردیم. یک بخش با موضوع آزاد و بخش دیگر که قرار بود به خاصیت رهاییبخش ادبیات بپردازد.
از طرفی، سال پیش، پیشنهاد هیات محترم داوران، این بود که جایزه تلاشهای بیشتری در جهت شناساندن فرم جستار انجام بدهد. چون بسیاری از آثاری که به دستمان رسیده بود، فاقد ویژگیهای اساسی فرم جستار بود و بیش از هرچیز به خاطرهنگاری یا داستان پهلو میزد.
به همین دلیل، امسال پس از اعلام فراخوان جایزه، با همکاری محمدرضا فرزاد، شیوا علینقیان، افسانه کامران و علی مسعودینیا، چهار کارگاه یکروزهی رایگان برای معرفی و ترسیم شمایی کلی از «مبانی جستارنویسی» و «ویژگی جستارگون بودن اثر» و «اهمیت تحقیق و پژوهش در نوشتن جستار» طراحی شد. کارگاههای رایگانی که با استقبال فراوانی روبهرو شد و نشاندهندهی علاقهمندی مخاطبان به کسب دانش تخصصی در این حوزه بود.
دبیرخانهی جایزه، بعد از جمعبندی بازخوردهای مخاطبان این کارگاهها به این نتیجه رسید که تلاش ما در روند برگزاری دورهی سوم این جایزه باید معطوف شود بر
- معرفی ناداستان خلاق و زیرگونههای آن
- معرفی دقیق فرم جستار و زیرگونههای آن
- معرفی نمونههای فارسی و ترجمهی شدهی جستار
- معرفی جستارنویسهای فارسیزبان و نشان دادن سبک و سیاقی که در نوشتن جستار به کار گرفتهاند.
- برگزاری کارگاههای بلندمدت جستارنویسی
- و در نهایت راهبری جستارنویسهایی که در این دو دوره شرکت کردهاند، به سمتی که بتوانند با بازنویسی متنهایشان به فرم قابلقبولی از جستار برسند.
و اما
تا ۱۵ دیماه که آخرین مهلت ارسال آثار به دبیرخانهی جایزه بود، حدود پنجاه اثر در بخش جنبی و ۱۲۰ اثر در بخش اصلی به دست ما رسید.
هیات انتخاب، متشکل از مهگل جابرانصاری، نسترن صارمی، و علی مسعودینیا، خواندن و انتخاب آثار را از ۱۵ دیماه شروع کردند و در تاریخ اول اسفندماه، ۱۸ اثر از بخش جنبی و ۴۰ اثر در بخش اصلی را شایستهی راهیابی به دور دوم داوری دانستند.
اولین جلسهی هیات داوران، متشکل از مهدی افروزمنش، نوید پورمحمدرضا، سحر سخایی، محمدرضا فرزاد و افسانه کامران در روز شنبه دوم اسفندماه برگزار شد. این هیات در جلسهی طولانی دوم، که در تاریخ یکشنبه ۱۷ اسفند ۹۹ و متاسفانه بدون حضور افسانه کامران برگزار شد، برگزیدگان بخش اصلی و جنبی جایزه را مشخص کردند.
قرار بود جشن اختتامیه را ۲۵ اسفندماه برگزار کنیم تا بهانهای باشد که لااقل برگزیدگان جایزه با حسن مطلعی اینچنینی پا به سال ۱۴۰۰ بگذارند. و راستش را بخواهید موقع اعلام فراخوان جایزه خوشبین بودیم که تا اسفندماه شیوع کرونا مهار شده باشد و بتوانیم با خیال راحت اختتامیه را به شکل دلخواهمان برگزار کنیم. اما نشد. به همین دلیل و ضمن عذرخواهی از کسانی که انتظار اعلام نتایج را میکشیدند، اختتامیه را به امروز ۲۵ فروردین موکول کردیم و اینبار هم متاسفانه از چند روز قبل درگیر تبعات موج چندم شیوع کرونا شدیم. این قسمت از حرفهایم زمینهچینی برای عذرخواهی از تمام کسانی بود که بدعهدی ما را تحمل کردند و البته خطاب به کسانی است که امروز به دلیل رعایت پروتکلها نتوانستند در جمعمان حضور داشته باشند؛ جای همهتان خیلی خالیست.
ما فکر میکنیم جشن اختتامیهی این جایزه، باید مهمانی اهالی جستار و بهانهای برای معاشرت ناشران، دستاندرکاران انتشار جستار در مجلات، جستارنویسها، و مترجمها با مخاطبان و علاقهمندان به این فرم جذاب باشد. مهمانیای که دستکم سالی یکبار چهرههای تاثیرگذار این حوزه را گرد هم بیاورد و مقدمهای باشد برای اینکه تمامی مجموعههایی که در این حوزه کار میکنند، پتانسیلها و نقاط قوتشان را کنار هم بگذارند تا آیندهی نوشتن و خواندن و آموزش در این حوزه، آیندهی روشنتری باشد. متاسفانه هم سال پیش و هم امسال به دلایل بسیاری آنطور که باید و شاید این امکان فراهم نشد.
این جایزه به هیچ نهادی وابسته نیست و بهطور مستقل و با حمایت مالی موسسهی خوانش برگزار میشود. به همین جهت حوزهی انتشار و اثربخشی محدودی دارد. محدود در حد مخاطبان خوانش. به همین دلیل همافزایی قابلیتهای فعالان حوزهی ناداستان خلاق میتواند این اثرگذاری را وسیعتر کند.
خوشحال و مفتخریم که امسال نشر سده، به مدیریت آقای حسین جاوید، به لطف کنارمان قرار گرفت تا گزیدهای از جستارهای دورهی اول و دوم این جایزه را در قالب کتاب منتشر کنیم. ممنون و قدردانیم.
همینطور قدردانم از هیات انتخاب و هیات داوران، مهگل جابرانصاری، نسترن صارمی، علی مسعودینیا، مهدی افروزمنش، نوید پورمحمدرضا، سحر سخایی، محمدرضا فرزاد و افسانه کامران که در برگزاری جایزه همراه و همکارمان بودند. از رضا فضلالله نژاد که مسيولیت روابط عمومی این جایزه را هم به عهده گرفت، تشکر میکنم.
از تیم حرفهای خانهی کارمان که هم در دورهی پیش، و هم در این دوره، میزبان جشن اختتامیه بودند، سپاسگزارم.
و از همکارانم در موسسهی خوانش، فاطمه محسنی که عهدهدار مسيولیت دبیرخانه بود و همینطور آنیتا جمشیدی، مدیر آموزش و مونا آل سید، مدیر پروژههای خوانش سپاسگزارم.
و از شما که دعوتمان را پذیرفتید؛ حضورتان مایهی خوشحالی و غنیمت است.
امیدوارم دورهی سوم این جایزه در فضای امنی بدون کرونا و محدویت و با حضور حداکثری دوستداران جستار و جستارنویسها برگزار شود.