پرش به محتوا

درباب معنا و مفهوم شهرنشینی و زیستِ غیررسمی

فصل دوم مکث
درباب معنا و مفهوم شهرنشینی و زیستِ غیررسمی

بخش اول: شهرنشینی، سکونت و زیست غیررسمی

نوید پورمحمدرضا

اسلوب شهری شدن و چشم‌انداز زیست غیررسمی

عدول از قوانین شهری در فرایند توسعه شهر و گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی همواره یکی از مباحث دراز دامنه و چالش‌برانگیز در حوزه مطالعات شهری و نیز نظام سیاسی-اجتماعی شهرها بوده است. در دهه‌های اخیر مواجهه نظری و سیاسی با این مقوله دستخوش تحولانی شده و تعاریف و رویکردها به زیست غیررسمی به مرحله تازه‌ای قدم گذاشته است. در این نشست می‌کوشم نشان دهم که آنچه با عنوان غیررسمی بودگی در شهرها می‌شناسیم درواقع خود نوعی «اسلوبِ شهری‌شدن» است: یعنی یک زبان، یک نحوه‌ی بیان از شهری شدن. غیررسمی بودن اساساً چیزی موازی و جدا از رسمی بودن نیست، بلکه همواره و از پیش درون فرمالیتی، درون خلل و فرج‌های وضعیت رسمی، زیست می‌کند.
مباحثات رایج دربارۀ سکونت و زیست غیررسمی همواره به چشم‌انداز فقر گره خورده است، درحالی که غیررسمی بودن نه تنها هم‌ارز فقر نیست، که خیلی اوقات با ثروت یا قدرت تعریف می‌شود. یعنی نه تنها با یک شیوه‌ی غیررسمی بودن مواجهه نیستیم، که بین آنها نوعی قشربندی هم وجود دارد. در ساده‌ترین شکل، یا این غیررسمی بودگی با صاحبان قدرت و ثروت در ارتباط است و به تبع آن، با اغماض و تخفیف و در نهایت پذیرش؛ و یا با گروه‌های فاقد قدرت و ثروت در ارتباط است و به تبع آن، با طرد و تخریب و برچسب.

از حاشیه‌نشینی به زیست غیررسمی
ایمان واقفی
اگر از گزارشات جسته و گریختهٔ دهه‌های ۴۰ و ۵۰ شمسی بگذریم، دههٔ اول انقلاب را باید سرآغاز پیدایش «مسألهٔ حاشیه‌نشینی» بدانیم. جایی‌که مجموعه‌ آبادی‌هایی به مرکزیت قاسم‌آباد شاهی با جمعیت ۵۰ هزار نفر (۱۳۵۵) در ظرف ۱۰ سال تبدیل به یکی از بزرگترین سکونتگاه‌های غیررسمی ایران به نام اسلام‌شهر می‌شود. آنچنان‌که جمعیت اسلامشهر در سال ۱۳۶۵ به چیزی حدود ۲۱۵‌هزار نفر افزایش پیدا می‌کند. در همین دهه است که جامعه‌شناسان و شهرسازان به صرافت درانداختن طرحی برای مواجهه با روند فزاینده‌ی «حاشیه‌نشینی» می‌افتند.
از آن سال‌ها تا به امروز قریب ۳۰ سال می‌گذرد و ما با انبانی از مطالعات، طرح‌ها، نهادها و سیاست‌گذاری‌های شهری روبه‌روییم. در نشست پیش‌رو مروری خواهم کرد بر این نگاه‌ها و رویکردهای «غالب» تا از خلال آن نشان دهم علیرغم سیاه کردن ده‌ها هزار صفحه و گردش مالی قابل توجهِ «پروژه‌های حاشیه‌نشینی»، چرا نه تنها گشایشی در این باب صورت نگرفته، که اثرات آن عمیق‌تر و وخیم‌تر شده است. ادعای اصلی‌ام آن است که راه گریز تنها به مدد تغییر در رویکردها نظری حاصل می‌آید. بدین ترتیب با نقد جریان رسمی که با کلنگ «بازآفرینی» به جانِ مساکن «ناکارآمد» افتاده، از مفهومی به نام «تولید غیررسمی فضا» صحبت خواهم کرد. در این نشست تلاش بر آن است تا اثبات کنم سه ضلعِ بازار مستغلات، نهادهای اجرایی‌ـ‌سیاست‌گذار و عاملان دانشگاهی‌ نه راه حل که بخشی از مسأله‌ی شکل‌گیری و گسترش سکونت‌گاه‌های غیررسمی‌اند.

پنج‌شنبه ۲۱ تیرماه ساعت پنج عصر
نشانی: خ بهار شمالی، ک بهشت، پلاک یازده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *