••آنلاین••
«قانون و قانونخواهی در عصر مشروطه»
با مهدی میرابیان و شروین مقیمی
•
جنبش مشروطهخواهی در ايران جنبشی بود در راستای تأسيس مجلس شورای ملی، تدوين قانون اساسی، و برقراری حكومت قانون. البته نبايد فراموش كرد كه اين جنبش حاصل بيش از يک سده فعاليت فكری بود كه سرانجام در سال ١٢٨٥ هجری شمسی به ثمر نشست. منابع گوناگونی در شكلگيری اين جنبش نقش اساسی ايفا كردند كه از جمله آنها میتوان به سفرنامههای ايرانيان در ابتدای قرن نوزدهم، تحولات در هند انگليسی و عثمانی، و جنگهای ايران و روس اشاره كرد. سفرنامهها جزو نخستين آثاری بودند كه در آنها میتوان بحثهايی در باب حكومت قانون و سلطنت مشروطه را مشاهده كرد. اين سفرنامهها سبب آشنايی ايرانيان با تحولات و دگرگونیهای بنيادين در اروپا، هند، و عثمانی شدند و زمينه را براي شكلگيری انديشه اصلاحات در دوران قاجار هموار نمودند.
جريان اصلاحات در ايران با صدارت قائممقام فراهانی و ميرزاتقیخان اميركبير شتاب بيشتری گرفت. هر دوي اين وزيران تلاش میكردند با افزايش قدر و اعتبار نهاد وزارت در برابر نهاد سلطنت، قدرت مطلقه شاه را محدود كنند. اما اين دو وزير سرانجام خوشی نيافتند: يكي به دستور محمدشاه و ديگري به فرمان ناصرالدين شاه به قتل رسيدند. بدين ترتيب، «خيال كنسطيطوسيون»ی كه ميرزاتقیخان در سر میپروراند، با قتل وی، محقق نشد. اما با روی كارآمدن ميرزا حسينخان سپهسالار روند اصلاحات از نو آغازيدن گرفت و حاصل آن تأسيس مجلس مصلحتخانه و دارالشورای كبری بود. در اين دوره، نظام قضايی ايران هم سامانی ديگر يافت و از وضعيت آشفته و پريشان خارج شد.
با تأسيس مجلس شورای ملی، نخستين قانون اساسی رسمی ايران و نيز متمم آن نوشته شد كه در آن برای نخستين بار فصلی به «حقوق ملت» اختصاص يافت. از جمله حقوقی كه قرار بود بهطور قانونی به رسميت شناخته شوند، آزادی و برابری اهالی مملكت بود. اما اين دو مفهوم بنيادين از همان ابتدا مخالفت روحانيانِ مخالف مشروطيت را دامن زد. با همه اين مخالفتها، اما، قانون اساسی و متمم آن تدوين شد و به توشيح شاه رسيد و فصل جديدی در تاريخ معاصر ايران گشوده شد. در اين نشست برآنيم تا به اجمال تاريخ يكصد ساله مشروطيت در ايران را، با تمركز بر حوادث و رويدادهايی كه به نظر ميرسد در شكلگيری انديشه سياسی و حقوقی جديد در ايرانِ معاصر مؤثر بودهاند، بررسی كنيم.
زمان: چهارشنبه، ۱۲ خرداد
ساعت ۱۸ تا۲۰